
امام ضا، جانه، شاه خراسانه، امیر و سلطانه محبّتش عین دُرّ و یاغوته تموم دنیامه، علاج دردامه، همون که میخوامه دوستش دارم مگه به کسی مربوطه؟ دامنِ آلوده و بار گناه آمدم بیکسم و بیپناه، خستهی راه آمدم مثل یه رعیت ولی خدمت شاه آمدم آمدم ای شاه پناهم بده خط اَمانی زِ گناهم بده ای حَرمت ملجأ درماندگان دور مران از در و راهم بده السلطان یا امام رضا... **** طبق روایاته، وحیه و آیاته، جزو وجوباته محبّتش واسه توحید مشروطه صحن گوهرشاد و پنجره فولاد و گریه و فریادو دوستش دارم مگه به کسی مربوطه؟ ظلمتم و محضر حضرت ماه آمدم غریبم و بیپناه، بهر پناه آمدم مثل یه رعیت ولی خدمت شاه آمدم آمدم ای شاه پناهم بده خط اَمانی زِ گناهم بده ای حَرمت ملجأ درماندگان دور مران از در و راهم بده السلطان یا امام رضا...

عالی محشر کردی آقای شکری