امام ضا، جانه، شاه خراسانه، امیر و سلطانه

امام ضا، جانه، شاه خراسانه، امیر و سلطانه

[ وحید شکری ]
امام ضا، جانه، شاه خراسانه، امیر و سلطانه
محبّتش عین دُرّ و یاغوته

تموم دنیامه، علاج دردامه، همون که می‌خوامه
دوستش دارم مگه به کسی مربوطه؟

دامنِ آلوده و بار گناه آمدم
بی‌کسم و بی‌پناه، خسته‌ی راه آمدم
مثل یه رعیت ولی خدمت شاه آمدم

آمدم ای شاه پناهم بده
خط اَمانی زِ گناهم بده
ای حَرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده 

السلطان یا امام رضا...
****
طبق روایاته، وحیه و آیاته، جزو وجوباته
محبّتش واسه توحید مشروطه

صحن گوهرشاد و پنجره فولاد و گریه و فریادو 
دوستش دارم مگه به کسی مربوطه؟

ظلمتم و محضر حضرت ماه آمدم
غریبم و بی‌پناه، بهر پناه آمدم
مثل یه رعیت ولی خدمت شاه آمدم

آمدم ای شاه پناهم بده
خط اَمانی زِ گناهم بده
ای حَرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده

السلطان یا امام رضا...

نظرات

عالی محشر کردی آقای شکری