یه پوست و استخون مونده رو تنت

یه پوست و استخون مونده رو تنت

[ سیدمهدی حسینی ]
یه پوست و استخون مونده رو تنت 
ای وای مادرم یا زهرا
آخ مغیره داشته قصد کشتنت 
ای وای مادرم یا زهرا

با اشاره حرفاتو میگی به من 
ای وای مادرم یا زهرا
من که مُردم آخه یه حرفی بزن 
ای وای مادرم یا زهرا

سوت و کوره دیگه خونه، دلم خونه
منو سرفه‌ت می‌ترسونه، دلم خونه
میگن همسایه‌ها باهم توی کوچه
دیگه زهرا نمی‌مونه، دلم خونه

نزدیکِ سه ماهه پیش بسترت 
ای وای مادرم یا زهرا
پا به پات بیداره شبا دخترت 
ای وای مادرم یا زهرا

مگه می‌خوای بری ای نور چشمام 
ای وای مادرم یا زهرا
هِی حلالیت می‌گیری از بابام 
ای وای مادرم یا زهرا

به جای آب و نون غصّه فقط خوردی
وصیت‌هاتو که گفتی همه موندیم
چرا تابوتو آوردن توی خونه
دیگه از داغ تو مادر کم آوردیم

آتیش در بوده شمعِ محفلت 
ای وای مادرم یا زهرا
داغ مادر شدن مونده رو دلت 
ای وای مادرم یا زهرا

یاد محسن روزا میری پشت در 
ای وای مادرم یا زهرا
لالایی می‌خونی با چشمای تر 
ای وای مادرم یا زهرا

لالا لالا، لالا لالا، لالا مادر
بخواب شش‌ماه‌ی نازم گل پَرپَر 
بمیرم واسه‌ی شیرخواره‌ی تشنه
گذاشتم قنداقه‌‌ت رو من برا اصغر لالا لالا

لالا لالا، لالا لالا، لالا مادر
بخواب ای نوگل پَرپَر 
لالا مادر، لالا مادر 
****
مرا آواره‌ی صد شهر کردی
ندارم شیر با من قهر کردی

دو دستم را میان آب بردم
حلالم کن نبودی آب خوردم

نظرات