
این خداحافظی از هرچه بلا سختتر است خاطرهساز علی آه چه وقت سفر است شاهبیت غزلم بیت مرا ترک مکن که زمین باختن قافیههایم خبر است تو برایم همه جانی و تنی و نفسی بی تو گر زنده بمانم نفسی هم هنر است نامنظم تپش قلب تو را میشنوم جان من زنده بمان جان علی در خطر است به جوانی خودت رحم بکن حداقل رفتنی هستی و اصرار علی بی ثمر است نظم از زندگیام گر بروی خواهد رفت زندگی بعد تو بر پایهی اما اگر است دسته گل بودی و افسوس که گلریز شدی به روی ساقهی تو زخم عمیق تبر است