نذر دیدار رخت را کِی ادا خواهم کرد همه را غیر تو یک روز رها خواهم کرد زیر بال و پر تو بودن من بندگی است رو به تو گر بکنم رو به خدا خواهم کرد تو اگر یک سحر از کوچهی ما رد بشوی یک قدمگاه در این کوچه بنا خواهم کرد مادرم دست مرا داد به دستت آقا مادرم را همهی عمر دعا خواهم کرد هر قدَر هم که محلم ندهی آقا جان دم به دم اسم تو را باز صدا خواهم زد دیر یا زود مهم نیست ولی آخر سر من خودم را بغل امن تو جا خواهم کرد هرچه سرمایه به دستم برسد شکی نیست نذر یک شب سفر کرب و بلا خواهم کرد