(از خودم یاد گرفتن، که فدای تو بشن) ۲ بچههای من فدای، بچههای تو بشن (عزم میدان کردن یا علی گفتن) ۲ اینا حلالزادن به خودت رفتن (شکند اگر صبویی سر خمّ مِی سلامت) ۲ به جوونای عقیله بده رخصت شهادت یا اباعبدالله ... (دوتا بچه شیر آورده، ناجی کرببلا) ۲ (دوتا قربـونی برای، حاجی کرببلا) ۲ حاصل یک عمره منو عبدالله فدای راه تو ابیعبدالله (شکند اگر صبویی سر خمّ مِی سلامت) 2 کم زینب و ببخش تا نکشم ازت خجالت یا اباعبدالله ... (اینا میرن که نمونه، نیزهای برا سرت) ۲ سرشون دیدی روی، نیزهها فدا سرت اَگرم افتادن توی سیل خون قول میدم از خیمه نمیام بیرون (شکند اگر صبویی سر خمّ مِی سلامت) ۲ نمیخوام منو ببینن که دارم میرم اسارت یا اباعبدالله ...