مادر تلاش کرد ولی درب بسته را

مادر تلاش کرد ولی درب بسته را

[ حاج علی اکبر زادفرج ]
مادر تلاش کرد ولی درب بسته را
دست شکسته‌اش نتوانست وا کند

می‌گفت ای خدا نکند مثل کربلا
این بار هم کسی سری از تن جدا کند

ای احترام واجب زینب دم غروب
عریان شدی جسم تو بی احترام شد

من بمیرم که واسه‌ی گریه‌هات خنده کردن
دختراشون به اشکای دخترات خنده کردن

برات خنده کردن

ظهر عاشورا قاتلت ای کاش
حرمت ریش سفیدتو نگه میداشت

ظهر عاشورا قاتلت ای کاش 
حرمت موی سفیدت رو نگه میداشت

نظرات