بارالهی شدهام بندهی سلطان نجف روزیَم کن که رسم باز به ایوان نجف زنده کردم نیمه شب با نم باران نجف اشتیاق دل من هست فقط آب نجف وسط صحن علی لطف خدا پیدا بود چون خریدار دل شیعهی او زهرا بود کردهام من به تو یک عمر نگایت حیدر همه جا نام خوشت حکم عبادت حیدر در هوای تو بود نکته که باید حیدر تا نبی که نبی کرد به نام تو ارادت حیدر که بگویم به دلم عشق فقط عشق علی به لبانم همه جا ناد علی عشق علی شدم عمری گدای تو امیرالمومنین جان عالم به فدای تو امیرالمومنین پشت ما هست دعای تو امیرالمومنین مقصد ماست خدای تو امیرالمومنین گشته عالم نخی از تار عبای تو علی کرم و لطف طراوت ز عبای تو علی تو فقط در همه شب ذکر فراوان منی ای شه ملک نجف برکت ایمان منی کیستی ذکر لب این دل آگاه تویی اشهد ان علیا ولی الله تویی