
خلق و خوی و خصال دخترها بیشتر میرود به مادرها دختران میزنند چون مادر گره محکمی به معجرها دختران عشیره زهرایند مردهای عشیره حیدرها موقع پهن کردن سفره کمک مادرند دخترها خردهنانهای سفرهی مولا میرسد بیشتر به قنبرها عشق هم نیست بیشباهت به حسّ بین تو و برادرها زیر پایت نگاه کن بیبی میخورد چشمتان به نوکرها درک اوج کرامتت دارد بیشتر بستگی به باورها پیش مردم بدم نکن بیبی دست خالی ردم نکن بیبی ... آیه آیه، خدا خدا زینب نور توحید هل أتیٰ زینب راحت روح مصطفیٰ زهرا راحت روح مرتضیٰ زینب قاری خطبههای «یا حیدر» جلوهی صبر مجتبیٰ زینب ای امام یقین و صبر و رضا! مظهر عفّت و حیا زینب شیرِ مردان کربلا عبّاس شیرِ زنهای کربلا زینب در مقامات عشق باید گفت: ما کجا و شما کجا زینب؟! به یقین در مقام تو جاریست حکم کلّی «إنَّما» زینب و کتاب شکوه تو درس است لفظ لفظ و هجا هجا زینب با تمام وجود میگویم السَّلامُ علیکِ یا زینب السَّلام علیکْ، بیتابم جانِ مولا بیا و دریابم ... نوکر بیوفا نمیخواهی؟! من گدایم، گدا نمیخواهی؟! روسیاهِ همیشه را بیبی آه! میخواهی یا نمیخواهی؟ بخدا خوب میشوم یک روز حرّ شرمنده را نمیخواهی؟! به جوانی اکبرم بپذیر و نگو که مرا نمیخواهی میشود باز هم بپرسی که: سینهزن! کربلا نمیخواهی؟ بین این شاعران درباری شاعری بینوا نمیخواهی؟! بینوایم، بیا قبولم کن و برای خدا قبولم کن