قیام میکنم برسم شام

قیام می‌کنم، قیام می‌کنم 
برسم شام کارو تمام می‌کنم

به شاه نجف سلام می‌کنم
خواب رو به چشم عدو حرام می‌کنم

من زینبم عقیده‌ی من آزادگی
من اسوه‌ی مقاومت و ایستادگی

شمشیر اگر دهند بجنگم به سادگی
با ذوالفقار نسبت من خانوادگی

عقیله منم، عقیله منم
به عالم سیّده‌ی جلیله منم

به صوت علی، تکلّم کنم
که الان حیدر این قبیله منم

(عقیله‌ی عرب و عجمم
آبروی دو جهان حرمم)۴

قدم می‌زنم، قدم می‌زنم
به نیابت عباس علَم می‌زنم

عجب صحنه‌ای رقم می‌زنم
تاج و تخت یزید و بهم می‌زنم

حق می‌دهم یزید که این‌گونه تب کند
خب زن ندیده بود مبارز طلب کند

عبّاس اگر که نیست عدّو را ادب کند
زینب که هست کار امیر عرب کند

علمدار منم، علمدار منم
ابوفاضل اگه نیست سپه‌دار منم

من از کربلا شدم مرتضی
عقب ننشستم و یعنی کرّار منم

(عقیله‌ی عرب و عجمم
آبروی دو جهان حرمم)۴

ز یارم بگم، ز یارم بگم
من به جز حسین حرفی ندارم بگم

از این مقصد و قرارم بگم
خطبه خوندم از ایل و تبّارم بگم

یادآوری کنم که حسن در جمل چه کرد
قاسم به معرکه زد و با جمعیّت چه کرد

در آن منم منم یل ما در عمل چه کرد
شد قبض روح دشمن و دیدند اجل چه کرد

صدا زد صدا، خدا بود خدا، چهل منزل بگو مرحبا 
به عشق حسین شه عالمین، باید زینب بره اربعین کربلا

عقیله العربم من، مرتضوی نسبم من
زینبم من، زینبم من