چه سخت است بی‌پَر کبوتر بمانی

چه سخت است بی‌پَر کبوتر بمانی

[ حاج حسن خلج ]
چه سخت است بی‌پَر کبوتر بمانی
به ماندن نماندن مُخَیَّر بمانی

چه سخت است مردن ولی ذره ذره
به همراه صد زخمِ بستر بمانی

سر طفل آشفته و شانه زخمی
چه سخت است این‌گونه مادر بمانی

علی جان فدای سرت که شکستم
الهی همی سایه بر سر بمانی

فقط این‌که تشنه نماند حسینم
نشد بر سرش تا سحر گر بمانی

از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمتِ مهمان کربلا

حسین غریب کربلا حسین

فاطمه جان قسمت نبود نیّت گهواره ساختن
تابوت شد تمامیِ چوبش برای تو

می‌شویمت که آب شوم در عزای تو
یا خویش را به خاک سپارم به جای تو

در بود و شعله بود و در افتاد روی تو
گم شد میان خنده‌ی مردم صدای تو

حالا زمان غسل تو دانسته‌ام چرا
روی تو را ندیده کسی تا شفای تو

نظرات