همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو هم چنان که هستی یا صاحب الزمان ۲ برو ای فقیه دانا به خدای بخش مارا تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی یاصاحب الزمان ۲