از عمر ما دوباره بی تو گذشت سالی آه ای مُحَوّل الحال از ما بپرس حالی حالی نمانده بی تو هجران زمینمان زد دنیا برایمان شد مثل سیاهچالی امسال هم شبیه آن سالیان قبلی ما لافِ عشق بودیم کردیم قیل و قالی آنگونهای که باید گریان تو نبودیم گشتیم مبتلا به ایام خشکسالی چشمِ تَری که دادی خرج گناه کردیم لغزید پایمان رفت دنبال خط و خالی بار تو را نبردیم از دوریت نمردیم ما کردهایم عادت اقا به بیخیالی دلگیر و ورشکسته برگشته با ندامت این بندهی فراری، این عبدِ لا اُبالی ما حالمان گرفته برگرد و خوبمان کن تو عید روزگاری، تو عشق لا یَزالی امشب دلم هوای مِیخانه کرده ساقی بودم نجف گر امشب میشد چقدر عالی نام علی غم از دل برداشته همیشه مستِ علیست والله هر نُطفهی حلالی تمام لذت عمرم همین است که مولایم امیرالمؤمنین است همین است و همین است و همین است فقط حیدر اميرالمؤمنين است