نقاره می زنند چه شوری به پا شده

نقاره می زنند چه شوری به پا شده

[ محمدحسین پویانفر ]
نقّاره می‌زنند چه شوری به پا شده
نقّاره می‌زنند که حاجت روا شده

نقّاره می‌زنند نوای جنون کیست
بر سنگ فرش حرم ردِّخون کیست

آهنگ دیگریست که نقّاره میزند
خون کبوتریست که فوّاره می‌زند

هنگامه‌ی تقرّب حبل الورید شد
آن کس که داشت نذر شهادت شهید شد

عشّاق دوست غسل زیارت به خون کنند
سرمست عطر یار هوای جنون کنند

چاقوی کفر در کف تکفیر برق زد
جادوی غرب شعله به دامان شرق زد

گر ابن ملجمی به مرادی رسد چه باک
حاشا که اوفتد علم یا علی به خاک۲

(یا علی و یا علی و یا علی و یا علی)۳

گر ابن ملجمی به مرادی رسد چه باک
حاشا که اوفتد علم یا علی به خاک

حاشا که دست تفرقه مسحورمان کند
از گرد آفتاب حرم دورمان کند

هم سنگریم و همدم و همراه و هم قسم
آری به خون فاطمیون حرم قسم۲

خاک ایران شرف عرش معلا دارد
چون دو طوبای بهشتی خدا را دارد

مشهدش حیدر و قم حضرت زهرا دارد
روی دیده قدم آل نبی جا دارد

شکر این خاک دلِ پاک ولی را نشسکست
شهر قم حرمت ناموس علی را نشکست

بی حیایی وسط کوچه ندیده است کسی۲
ضربه‌ی سیلی مهلک نچیشیده است کسی

معجر دخترکی را نکشیده است کسی
لاله‌ی گوش به قرآن ندریده است کسی

آه ای عمّه‌ی سادات چه دیدی در شام
آه ای زینب کبری چه کشیدی در شام

معجر دخترکی را نکشیده است کسی
لاله‌ی گوش به قرآن ندریده است کسی

بی حیایی وسط کوچه ندیده است کسی
ضربه‌ی سیلی مهلک نچیشیده است کسی

آتش به آشیانه‌ی مرغی نمی‌زنند
گیرم که خانه خانه‌ی آل عبا نبود

بعد یک عمر مراعات کنیزان حرم
فضّه‌ی خادمه آخر به چه کاری افتاد

مبریدم مزنیدم که در این دشت مرا کاری هست
گل اگر نیست ولی صفحه‌ی گلزاری هست

ساربانا نزنید این همه اوای جلی
آخرین قافله را قافله سالاری هست

نظرات