
باز یل آمده است ، معنی حی علی خیرالعمل آمده است او غزال حرم است، تا قصیده بشود مثل غزل آمده است نوجوان است ولی ادبش گفت که از روز ازل آمده است تازه داماد حسین در حقیقت سفر ماه عسل آمده است شتر سرخ کجاست ؟ پسر صف شکن جنگ جمل آمده است هدفش ازرق بود در پی کشتن این حداقل آمده است به خدا با رزمش طرز جنگیدن سقا به مثل آمده است یک نفر جنگیده، نعرهی حیدری از چند محل آمده است لشکر از خواب پرید، بیمحابا همه گفتند عجل آمده است همه در حیرت او، عمه زینب چه نقابی زده بر صورت او سپرش را برداشت، آمد عمامهی سبز پدرش را برداشت حرز یا فاطمه داشت، یا علی گفت و تمام هنرش را برداشت از عمو بوسه گرفت، خاطرش جمع که بار سفرش را برداشت از همه دل میکند تا که از مادر خود هم نظرش را برداشت چون نهال است تنش، از چه رو مرد حرامی تبرش را برداشت وای از این رفتن او، زرهای نیست که اندازه شود بر تن او خیمه غوغا شده است، نامهی رفتنش انگار که امضا شده است ای عمو زود بیا، نوجوانی وسط معرکه تنها شده است نجمه چشمش روشن، چه قدر قاسم او خوش قد و بالا شده است چه حنابندانیست، صورت غرق به خون تو چه زیبا شده است