قوام دولت اسلام با دم حسن است

قوام دولت اسلام با دم حسن است

[ حاج جواد حیدری ]
قوام دولت اسلام با دَم حسن است
که امر صلح همان حکمِ محکمِ حسن است
 
جهانیان همه زیر بلیط عشق حسین
ولی حسین خودش زیر پرچمِ حسن است
 
حسن به گریه‌کنانِ حسین اشک دهد
بلی که چشمِ عزادار، زمزمِ حسن است
 
سه بار زندگی‌اش را به سائلان داده
بگو به اهل کَرَم تازه این کمِ حسن است

حسین نائب او بود در مقام کَرَم
درون کیسه‌ی ارباب دِرهَمِ حسن است

شفا به دست حسین و اجازه دست حسن
به زخمِ فُطرُسِ خوش‌بخت مرهم حسن است

سر حسین و دل پاره‌ی حسن در تَشت
اگر درست بگویم حسین هم حسن است

غم حسین و حسن چیست پهلوی مادر
رَبیع نیز گمانم مُحرمِ حسن است


بارگاهی که شده عَرشِ خدا کفش‌کَنَش
لشکری پای نهادند به روی بدنش

این حسین است که مانده‌ست تنش روی زمین
یا روی خاک به لب آمده جان حسنش

یک نفر در صَددِ غارت عمامه‌ی او
یک نفر آمده تا که ببرد پیرهنش

دور تا دور حرم دست حرامی‌ها بود
وارد مَعرکه شد شیرِ یَلِ صف‌شکنش

رجز شیرِ جَمَل نعره‌ی مستانه‌ی اوست
یا حسن بود که می‌ریخت ز کُنج دهنش

نظرات