
غصّهی تو گرفت ازم جوونی رو قنفذ بهم نشون میده غلاف خونی رو حق یه حوریه مگه خشونته انگشتر مردونه جاش هنوز رُو صورته چه بد زدن فکر محسن بودی که لگد زدن بابات هر جا رو که بوسه زد زدن خم میکنه شعله پوست بدنو جمع میکنه سایهتو از سر من کم میکنه سخته برات قبول دارم ولی بازم بمون تُو خونهی علی... ***** چی شده کی جلوت تُو کوچه وایساده گوشوارهای که من برات خریدم افتاده کی دلش اومده حمله کنه به زن آخ زن پا به ماه من آخ پسرم حسن پهلو شکست به دیوار پیشونی خوردم رُو شکست تازیانه زد دست از بازو شکست کنار من جلو چشم من و ذوالفقار من خونی شد خانوم خونهدار من زخمی شدی شکستهمفصلی بازم بمون تُو خونهی علی... ***** تُو قتلگاه میاد صدای فاطمه دنیا نکرده رحم به بچّههای فاطمه محاسن حسین تُو مشت قاتله سر لباس کهنه دعوا تُو اراذله کشمکشه که چیکار کنم سرش جدا بشه یکی زیر چکمهی یه ارتشه آخرشه وقتی که به روی نیزه سرشه خواهرش به دنبال معجرشه تو از الان به فکر مقتلی بازم بمون تُو خونهی علی... ***** واویلا واویلا... ... بعد از غروب آتش به گلهای فدک میخورد یعنی که بیش از همه زینب کتک میخورد حسین آقاجان... حسین ای مظلوم...