صدای تو خسته‌ی خسته

صدای تو خسته‌ی خسته

[ ابوالفضل بختیاری ]
صدای تو خسته‌ی خسته
سلامِ شکسته‌شکسته
کارِ خونه می‌کنی زهرا
حق داری نشسته‌نشسته

نَفَسِ بریده‌بریده
می‌شینی خمیده‌خمیده
می‌سوزی یه‌ذره‌یه‌ذره
تو دیگه بمونی بعیده

من می‌رم واسه غمت گریه کنم
گریه کنم، گریه کنم
واسه این عمرِ کمت گریه کنم
گریه کنم، گریه کنم

اگه جبرائیل اومد سر بزنه
سر بزنه، سر بزنه
بگو دیگه نمی‌خواد در بزنه
در بزنه، در بزنه

قسمتِ ما غربته‌غربت
نداره این در دیگه حرمت
این دری که سوخته‌سوخته
چی شده خونه‌ی نبوّت

شوهرِ تو مظلومِ مظلوم
داری می‌ری معلومه‌معلوم
خونه رو سپردی به زینب
می‌گی دیگه خانومه‌خانوم

حق بده با حسنت گریه کنم
گریه کنم، گریه کنم
این‌که مردا زدنت گریه کنم
گریه کنم، گریه کنم

اگه سلمان اومد سر بزنه
سر بزنه، سر بزنه
بگو دیگه نمی‌خواد در بزنه
در بزنه، در بزنه
* * * *
لالایی می‌خونه یه گوشه
هر مادری این آرزوشه
پیراهنِ محسنو دوختی
ولی بده اصغر بپوشه

همونی که طفلِ رُبابه
علی نگو روضه‌ی آبه
عمو نیومده بی‌تابه
چه‌جوری از عطش بخوابه

حق بده آب ببینم گریه کنم
گریه کنم، گریه کنم
نورِ آفتاب ببینم گریه کنم
گریه کنم، گریه کنم

سخته ناموسِ حرم جیغ بکشه
جیغ بکشه، جیغ بکشه
یکی روی پسرم تیغ بکشه
تیغ بکشه، تیغ بکشه

حسین...

نظرات