حجّت الله است بر جمع امامان فاطمه

حجّت الله است بر جمع امامان فاطمه

[ ابوالفضل بختیاری ]
حجت الله است بر جمع امامان فاطمه
در مقاماتش فقط حیدر به زهرا می‌رسد

احترام است و سلام است و رکوع و بوسه است
اوّلین کاری که پیغمبر به زهرا می‌‌رسد

فاطمیه خاک‌ریز جبهه‌ی پیروز ماست
غیرت ما پشت این سنگر به زهرا می‌رسد

بی‌حرم نه، این حرم‌ها مرقد پنهان اوست
هر که آمد بین این معبر، به زهرا می‌رسد

خادمان هر حرم، خدّام بیت فاطمه‌ند
هر چه خدمت می‌کند نوکر، به زهرا می‌رسد

راه، دشوار است امّا انتهایش روشن است
نامه‌ی اعمال ما آخر به زهرا می‌رسد

کار اگر سخت است در هول قیامت، غصّه چیست؟!
دست ما وقتی که در محشر به زهرا می‌رسد

قبل از آنی که بریزد اشک از پلکت به روت
گریه‌ی این چشم‌های تر به زهرا می‌رسد

تازه هنگام شروع گریه‌های مجتباست
روضه‌خوان وقتی‌که بر منبر به زهرا می‌رسد

نه عیادت می‌کنند و نه سلامی، جای شهر
شب به شب تا صبح یک دختر به زهرا می‌رسد

می‌کند یاد در و دیوار، می‌بیند هنوز
ردّ خون رفته تا بستر به زهرا می‌رسد

در به روی مادر ما خورد، محسن حسّ نمود
زودتر از شعله میخ در به زهرا می‌رسد

سهم مولا یک طناب و سهم زهرا یک غلاف
ضربه‌ها پشت یکدیگر به زهرا می‌رسد

خواهری بالای تلّ و مادری در قتلگاه
در شلوغی ضجّه‌ی خواهر به زهرا می‌رسد

تشنه‌ای بر دامن زهراست امّا جای آب 
شمر دارد وای! با خنجر به زهرا می‌رسد

نظرات