صداتو همین که شنیدم عزیزم

صداتو همین که شنیدم عزیزم

[ وحید شکری ]
صداتو همین که شنیدم عزیزم
ندیدی چه‌جوری دویدم عزیزم
صدات بود خودت رو ندیدم عزیزم

ای ماهِ پشتِ ابرِ من چه بی‌صدا شدی
شبیه آخرای عمرِ مجتبی شدی
تنِ تو با خاکای کربلا یکی شده
شبیه خوشه‌های گندم آسیاب شدی

صورت ماهتو با عذاب گرفتن ازم
ببین چه‌‌جوری گُلم گلاب گرفتن ازت

قاسم عزیزِدلم...
****
بِدم چی جوابِ باباتو عزیزم؟
که کاری نکردم برا تو عزیزم
نکِش روی خاکا پاهاتو عزیزم

گفتی می‌خوای شبیه من شی باورم شده
تازه قدّ تو از عمو بلندترم شده
صدای خس‌خسای سینه‌ی شکسته‌ته
نفس کشیدنت شبیه مادرم شده

آتیش زدی به دلم با دست و پا زدنت
چه کرده سنگ جفا با صورت و بدنت

قاسم عزیزِدلم...

نظرات