باز پیچیده نام علی در گوشم

باز پیچیده نام علی در گوشم

[ سید محمد جوادی ]
باز پیچیده مگر نام علی در گوشم ؟
کز طرب پر شده تا پرده ی آخر گوشم

گوش من یک صدف خالی ِ بی گوهر بود
گشت با نام علی معدن گوهر گوشم

در شب نام گذاری چه به گوشم خواندند؟
که به روی احدی وانکند در گوشم

تا کنون هر چه شنیده‌ست به جز نام علی
همه را کرده برون از در دیگر گوشم

به روغن نیالود نان جوین را
ندیدند در سفره اش دو غذا را

بر اندام خود جامه‌ی وصله دار
به قنبر دهد جامه‌ی پر بها را

رکوع و زکات علی هر دو با هم
شرف داده اند آیه‌ی انّما را

خدا فاتح جنگ هاست آری
علی گیرد ار در کف خود لوا را

علی می تواند علی می‌تواند
به موری ببخشد صعود هما را

علی می‌تواند علی می‌تواند
به موسی دهد یا بگیرد عصا را

علی می‌تواند علی می‌تواند
کند حبس در قلب مغرب عشا را

علی می‌تواند علی می‌تواند
کند جا به جا صبح و ظهر و مَسا را

نظرات