گریان تو جز گریه هیچ آیین ندارد

گریان تو جز گریه هیچ آیین ندارد

[ مهدی اکبری ]
گریان تو جز گریه هیچ آیین ندارد 
حیران تو راهی به غیر از این ندارد 

باید که از سرمای دوری سوخت ورنه 
با شمع خاکستر شدن تحسین ندارد 

اینجا همه شاهند از دم بی نیازند 
آبادی ارباب ما مسکین ندارد

لطفا"بفرماييد بالا" اشتباه است
چون مجلس آقای ما بالا ندارد 

مشق شبم صد مرتبه نام حسین است 
جز نام زیبایش لبم تمرین ندارد 

دل خوش نکردم به نماز و روضه‌هایم
جز گریه بر او که دلم تضمین ندارد 

(علف هرز هم اگر بودی 
در زمین حسین زهرا باش)

بالا سر قبرم فقط روضه بخوانید  
نوکربه جز ذکر حسین تلقین ندارد
 
هر جای روضه قابل جان دادن ماست
پس روضه خواندن که سبک سنگین ندارد

حتی به شمر از روی لطفش داد فرصت
آقا به لب دارد دعا، نفرین ندارد
 
نزدیک مغرب بود که دین خداوند
افتاد زیرپای آنکه دین ندارد

وقتی بگوید: راست می‌گفته‌ست جدّم
شمرِ لعین راهی به جز توهین ندارد

شمشیر خورده، تیر خورده، نیزه خورده
نای نشستن روی اسب و زین ندارد

ای کوفیان اجسادتان را دفن کردید
آیا عزیزفاطمه تدفین ندارد؟

نظرات