شد مقدّر که شود جام حسن باده حسین

شد مقدّر که شود جام حسن باده حسین

[ حاج محمود کریمی ]
شد مقدّر که شود جام، حسن؛ باده، حسین
بنویسید حسن؛ خوانده شود ساده حسین

(کربلا هست همان اِنَّک بالواد حسن)2
یا بقیع است همان خطّه‌ی آباد حسین

(قاسم؛ ای پنجره‌ی باز شده رو به بقیع)2
مجتبای حرمی و به تو دل‌داده حسین

داغ سرخ تو مبادا جگرش را بدرد
آه! ای اکبر و ای اصغر و سجاد حسین

(نیزه‌ها، هلهله کردند به روی بدنت)2
تا به بالا نرود، ناله و فریاد حسین

(نعل‌ها روی تنت، نقش ضریحی زده‌اند)2
تا شود سینه‌ی تو، پنجره فولاد حسین

(دست‌وپا می‌زنی و افتاد عمو، یاد حسن)2
زخم پهلوی تو آورد که ‌را یاد حسین

(مجمع کوچه و گودال شده، مقتل تو)2
(هم حسن پیش تو جان داده، هم افتاده حسین)2

نظرات