محسن عرب‌ خالقی

آه هر چند غل جامعه بر پیکر داشت

296
2
آه هر چند غل جامعه بر پیکر داشت
بر تنش باغ گل لاله و نیلوفر داشت

مثل گودال دچار کمی جا شده بود
فرقش این بود فقط سایه‌ی بالا سر داشت

لطف زنجیر همین بود که عریان نشود
هر چه هم بود ولی پیرهنی در بر داشت

یک نفر کشته شد و هفت کفن آوردند
پاره می‌شد کفنی، یک کفن دیگر داشت

السلام ای بدن بی‌کفن کربلا
سوره‌ی یوسف بی‌پیرهن کربلا

گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود
تنهاتر از مسیح کسی بر صلیب بود

سر پیراهنت پیرم کردن
از زندگی سیرم کردن

ای سرازیری باب القبله
به سوی یار سرازیرم کن

خواهرش پیر شده در این راه
سر پیراهن او پیرم کن

کاشکی پیر بشم، پیر گریه
با اسمش می‌زنم زیر گریه

کشتن آقای ما رو گرسنه
حق می‌دی که نشم سیر گریه

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش