آه هر چند غل جامعه بر پیکر داشت

آه هر چند غل جامعه بر پیکر داشت

[ محسن عرب‌ خالقی ]
آه هر چند غل جامعه بر پیکر داشت
بر تنش باغ گل لاله و نیلوفر داشت

مثل گودال دچار کمیِ جا شده بود
فرقش این بود فقط سایه‌ی بالاسر داشت

لطفِ زنجیر همین است که عریان نشوی
هر چه هم بود ولی پیروهنی در بر داشت

یک نفر کشته شد و هفت کفن آوردند
پاره می‌شد کفنی، یک کفن دیگر داشت
****
السَّلام ای بدنِ بی‌کفنِ کرب‌و‌بلا

گودال قتلگاه پُر از بوی سیب بود
تنهاتر از مسیح، کسی بر صلیب بود

سر پیراهنت پیرم کردن
از زندگی سیرم کردن

ای سرازیریِ بابُ القبله
به سوی یار سرازیرم کن

خواهرش پیر شده در این راه
سر پیراهن او پیرم کن

کاشکی پیر بشم، پیرِ گریه
با اسمش می‌زنم زیر گریه

کشتن آقای ما رو گرسنه
حق میدی که نشم سیرِ گریه

نظرات