یاعلی یاعلی بهارم باش وقت جان دادنم کنارم باش نام تو بویِ سیب میآرد روی دلها بهار میكارد تو همان پیرِمرد نخلستان پیرمردی كه نانِ جو دارد ای كه دلتنگ روی زهرایی اشکهای چشمِ تو دارد.. اوّل كوچهی بنیهاشم رویِ تابوت شهر میبارد غسلِ نیلیِ فاطمه هر شب خاطرات تو را میآزارد *** [دیدند برای اوّلین بار لرزید علی در آن شب تار کَس نیست جنازه را بگیرد ای وای علی اگر بمیرد] *** شاعر: علی اکبر لطیفیان