همه با دامن آتش گرفته رو به گودالاند عجب شام غریبانی، عجب شام غریبانی! من و پارهگریبانی، تو و گودال طوفانی یکی زد، دو تا زد، همه صورتت عوض شد پُر از خون شد این خاک، رنگ تربتت عوض شد خیمهی زنها رو ببین چه آتیشی، چه آتیشی، چه آتیشی! بیفته زینب رو زمین بلند میشی، بلند میشی، بلند میشی **** سرِ پیراهنِ تو گریهی ما را درآوردند میان این همه کشته، چرا تنها تو عریانی؟ فتاده بین میدانی، نمیبینم مسلمانی زمینو بگردی پُرِ یالِ ذوالجناحه خدایا کمک کن مادرش تو قتلگاهه شکسته شکسته، سر روی تنت میذارم که باید سه ساعت از تو نیزه دربیارم پَرت کردن عمّامهتو نمیبخشم، نمیبخشم، نمیبخشم حسین اون سه ساعتو نمیبخشم، نمیبخشم، نمیبخشم چکمهی روی سینهتو نمیبخشم، نمیبخشم، نمیبخشم **** خبر داری که تو رفتی به کوچهگردی افتادم؟ به من از تو فقط هجران رسید، آن هم چه هجرانی! تو که شاهِ شهیدانی، چرا گیسو پریشانی؟ بریده بریده، نفسی دیگه ندارم نگاه کن که سمت شام و کوفه رهسپارم اگر این است آثار شنیدن شنیدن کی بُود مانند دیدن! ببین به دستِ من طناب هلال من، هلال من، هلال من ناله بزن بزم شراب به حال من، به حال من، به حال من