همه با دامن آتش گرفته رو به گودالن فتاده بین میدانی، نمیبینم مسلمانی یکی زد، دو تا زد، همه صورتت عوض شد پُر از خون شد این خاک، رنگ تربتت عوض شد خیمهی زنها رو ببین، (چه آتیشی)٣ بیفته زینب رو زمین، (بلند میشی)٣ حسین جان، حسین جان، مظلومِ من ... سرِ پیراهن تو گریهی ما را درآوردند میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی؟ تو و گودال طوفانی، فتاده بین میدانی زمین و بگردی، پرُ یال ذوالنجاحه خدایا کمک کن، مادرش تُو قتلگاهه شکسته، شکسته، سر روی تنت میذارم که باید سه ساعت از تو نیزه دربیارم چکمه روی سینهتو، (نمیبخشم)٣ حسین اون سه ساعتو، (نمیبخشم)٣ برداشتن عمّامهتو، (نمیبخشم)٣ خبر داری تو که رفتی به کوچهگردی افتادم به من از تو فقط هجران رسید، آن هم چه هجرانی تو که شاه شهیدانی، چرا گیسو پریشانی بریده، بریده، نفسی دیگه ندارم نگاه کن به سمت شام و کوفه رهسپارم ببین به دست من طناب، (هلال من)٣ ناله بزن بزم شراب، (به حال من)٣