
غصهو غم، اشکو ماتم را بمن دادی حسین بهترینهای عالم را بمن دادی حسین یازده ماه است کارم را معطل کردهام خوب شد ماه محرم را بمن دادی حسین خانه زاد کربلایم خانهات آباد باد خانهام آباد شد، غم را بمن دادی حسین پیش ختم الأنبیا، پیش ختم الاوصیاء همنشینی دوو خاتم را بمن دادی حسین کار با باران ندارم، گریههایم را نگیر هست مرا بگیر، فقط گریه را نگیر چشم بدون آب بهدردی نمیخورد حرفی بزن که اشک مرا در بیاوری این جام شراب به دردی نمیخورد پا به پای غم، سینه میزنم دل میدم ولی، دل نمیکنم کافیه یه شب، تر نشه چشام مرگمو فقط، از خدا میخوام گریه تو هیئت با من با من دادن عزت با تو با تو قصد زیارت با من با من نامۀ دعوت با تو با تو سایۀ تورو، رو سرم دارم خیلی خاطره، از حرم دارم هر چی قسمته، رو دو تا چشام اما کاش میشد، اربعین بیام عمریه خدمت، با من با من لطف بی منت، با تو با تو طی مسافت، با من با من نامۀ دعوت، با تو با تو اربعین کربُبلا لذت دیدن دارد تا به کِی قسمت ما دعوت جانان نشود من اگر گریه برایت نکنم میمیرم اشک کالای گرانیست که ارزان نشود همه رفتند حرم غیر من وامانده این شب جمعه سگ غافلهات جا مانده ***