عذاب کردنت منع آب کردنت

عذاب کردنت منع آب کردنت

[ علی نجفی ]
عذاب کردنت، منع آب کردنت
شبیه گندم ری آسیاب کردنت

آه به حسین، پاشو بگو اینا همش خوابه حسین
سر تو زیر نور مهتاب حسین، آه به حسین

تمومه حسین، روبه رومه حسین
خودت بگو که پیکرت کدومه حسین

اُخَیً،...

ای که مرا خوانده‌ای راه نشانم بده
گوشه‌ای از کربلا، جا و مکانم بده

نظرات