دچارتم تو هم دچار منی

دچارتم تو هم دچار منی

[ علی نجفی ]
دچارتم، تو هم دچار منی
معلومه خیلی بی‌قرار منی
معلومه از نگاهت به تلِّ صحرا
یه امشب و فقط کنار من باش

برای چی این‌قده بی‌قراری؟ 
برای چی آروم و قرار نداری؟ 
می‌شینی و پا می‌شی تو بیابون
از رو زمین چی داری برمی‌داری؟ 

دلت میاد به دخترت بخندن 
به سر و وضع خواهرت بخندن
من که دلم نمیاد اینو فردا 
با نیزه دور پیکرت بخندن 

پس اگه راه داره بیا تا بریم 
قسم می‌دم به جون زهرا بریم 
نگو کجا، مسیر انتخاب نکن 
هرجایی شد، فقط از این‌جا بریم 

عیبی نداره امشبم می‌گذره 
فکر کنم حرفی نزنم بهتره 
یه حرف بزن، یه کاری کن عزیزم 
تو حاضری زینب اسیری بره؟ 

چشم منو از گریه‌ها جدا کن 
لااقل یه فکری هم به حال دخترا کن 
امشب شب آخر و بشین تو خیمه 
اکبرت و یه دل سیر نگاه کن 

همین نگاهت منو کرده بی‌چاره 
از آسمون داره آتیش می‌باره 
دیدی که آب‌ها رو خیمه بستن
بشکنه دستی که نمک نداره 

حسین ...

نظرات