حیا کن از روی پیمبر نامرد برو یه کم عقب تر کاش که یه کم حرمت بذاری ای بیحیا غیرت نداری ای نانجیب برا چی ذاری پاتو رو چادر دست روی شونههام میگیره چشاش داره سیاهی میره کشتیش نزن ای بیمروت داره میمیره مادرم اخ چه گناهی داره بگو بجز من چه پناهی داره تو میدونستی که تو راهی داره ای حسین