شروع شد قصه ی مستی و دلدادگی شروع شد قصه ی مردی و آزادگی ماه، ماه خون، ماه اشک، ماه عشق راه، راه دین، راه اهل، راه عشق نه آغازه نه پایانه محرم کل تاریخه محرم امتداد ماجرای ضربه ی میخه هرچه شد بین در و دیوار شد ریشه سر نیزه ها مسمار شد دعای مادرش پشت سر گریه کُناست نوای خواهرش شعله ی بزم عزاست از هر طرف میرسه این سلام آه کربلا کربلا کربلا چه عشقی و چه شوری ارمنی هم جزو احبابه محرم میشه فهمید کل خلقت مال اربابه عالمان را دل ربایی میکند این حسین است و خدایی میکند میون روضه ها باز دلم آوارَشه دلیل حزن ما پیرهن صد پارشه وای روضه ی غربت تشنه ها وای از غم حنجر و دشنه ها به سر میکوبم از درد اسیری رفتن زینب به سینه میزنم با یاد نعل تازه ی مرکب نیزه داران بر تن او تاختند پای تا سر غرق خونش ساختند عالمان را دل ربایی میکند این حسین است و خدایی میکند