(دوباره دلم تو فاطمیه بیقراره، هوای گریه بین روضه داره برای مادری که بیمزاره)۲ الهی نداره مادرم یه بارِگاهی که پُر بشه زِ پرچم و سیاهی (دیگه نمونده توی سینه آهی)۲ ماها که خیلی ساله نوکریم آرزومونه اَزون قدیم یعنی میشه مسجدُالنبی (نوحه دَم بدیم)۲ (فاطمه عزیزِ حیدر )۵ (دعام کن ببین که مشکی پوشیدم، نگام کن یه عمره که صدات زدم، صدام کن با دستِ نیمهجون منو دعام کن)۲ فداتم دوباره فاطمیه شد، گداتم میبینی که میونِ نوکراتم منم شریکِ داغِ بچههاتم سایهی رویِ سَرِ منی داد زدم که مادرِ منی آرزومه که یبار بگی نوکره منی ( فاطمه عزیزِ حیدر )۳ [ (میسوزه، داره بهشتِ مصطفی میسوزه)۲ یه مادری تو شعلهها میسوزه به پیشِ چشم مرتضی میسوزه ]۲ در افتاد، درِخونه به روی مادر افتاد یه نالهای کشید و آخر افتاد حرومیا دیدن که با سَر افتاد دل اسیرِ غصهها شده چه قیامتی به پا شده روی چادرش خدا پُر از رده پا شده بُنَیَ خودم دیدم که گردوخاک به پا شد تنِ تو بوسهگاهه نیزههاشد خودم دیدم سرت چطور جدا شد بُنَیَ تنت رو خاکِ کربلا رها بود (تو قتلگاهه تو سروصدا بود)۲ چرا رو جسمه تو جای عصا بود؟ من خودم دیدم محاسنت مونده بود تو دست دشمن تا ابد یادم نمیره که (تشنه کشتنت)۲ (یاحسین، غریبه مادر )۴