اذن دخول میگیرم دست و دلم میلرزه تو شلوغی صحنت جون به دمم میارزه زده زانو شب میلاد تو جلوی پنجره فولاد تو دلی که باز متوسل شده به هزار و یک اعداد تو ابالقدرت ملک بی انقضاء قوی شوکت مسند انتظار قدر آفرین شاه حسن القضاء انیس النفوس یا سریع الرضا علی ابن موسی الرضا المرتضی... قلب من از اسم تو شور شعف میگیره هر کی تو مشهد باشه بوی نجف میگیره یه کبوتر روی بامت میشم یا یه آهو توی دامت میشم منم اون دیوونهای که میام دم سقاخونه رامت میشم رئوفٌ عطوفٌ امامُ الْهدی تویی شرط رفتن به حصن خدا نیاد روزی که از تو باشم جدا تو سلطانی و کل عالم گدا علی بن موسی الرضا المرتضی... متن زیارت نامهت ترجمهی قرآنه قربون این گنبد که آبروی ایرانه دوباره گوشهی ایوون طلا داره میگیره دلامون جلا آخه داری برای زائرات مینویسی یه سفر کربلا تو که سرتری از همه انبیاء رفیقم شدی با سفا، بیریا تو که راه میای با من روسیاه دم مُردنم چشم به راهتم بیا علی بن موسی الرضا المرتضی...
عالی التماس دعا