قدم قدم داره دلم میزنه فریاد با چشم گریون جلوی پنجره فولاد خدا میدونه از خودم هیچی ندارم هر چی که دارمو امام رضا بهم داد خوبیهاتو نمیبَرم از یاد به آبروی پنجره فولاد کربلا چشمم به حرم افتاد گفتم: امام رضا خونهات آباد امام رضا خیلی دوستت دارم... بابام بهم گفت که همیشه باشه یادت فقط امام رضاست که میرسه به دادت کربوبلای اربعین و عرفهام رو بده بهم امام رضا جون جوادت یه روز نباشی من که بیچارهام هی گره وا میکنی از کارم کربوبلامو بده این بارم امام رضا خیلی دوستت دارم