چراغونه خیابون منتهی به حرم عجب چراغونی

چراغونه خیابون منتهی به حرم عجب چراغونی

[ حسین طاهری ]
یاعلی یاعلی...

چراغونه، خیابونِ، منتهی به حرم عجب چراغونی
آقا فدات، می‌خوام باهات، حرف بزنم با لهجه‌ی اصفهونی

آقاجونم برات گدا اومدس
یه گدا از همین ورا اومدس
جا زدس بِینی آدما خودشو 
اما راستش با کفترا اومدس

دوست داری، همیشه اصفهانیادو آقا
دوست داری، همین غولوم سیادا آقا
دوست دارم، اون گنبزی پر از طلادا آقا
دوست دارم، هیئت سید رضادا آقا

آقا پیشدون با، دادام اومدم
آقا مجنوندم، آقا دیووندم

السلطان، امام رضا امام رضا...

مسلمونا، مسیحیا، می‌شناسن آقا تو رو به مهربونی
آقا فدات، می‌خوام باهات، حرف بزنم با لهجه‌ی اصفهونی

منو این یخده اعتقاد آقا جون
تو و اون پنجره فولاد آقاجون
می‌شینم با هزار امید دمی در
بال و پر می‌زنم برات، آقا جون

خیلی وقته که همِتم نیمیشه
تو کفی یه زیارتم، نیمیشه
کِف چِپِم خالیه خودت می‌دونی
مشدی مفتی، قسمتم نیمیمه

از طوقچی، دوباره زائرات به راه افتادن
تا مشهد، به هیشکی جز تو دل ندادن
تو صحنت، قرار مدار کربلا می‌ذاریم
تو صحنت، تا کله صبح همِش بیداریم

(چه خوشه وقتی که، تویی با ما رفیق
پلی خواجوی ما، فدا صحن عتیق)۲

نظرات

امین جعفری زادامین جعفری زاد

بسیار عالی