بایدم زائر تو زائر خدا بشه باید خاک ایوون تو کیمیا بشه به دل سنگ من دست بزن طلا بشه چاییِ حرم دوا و درمونه سقاخونه مِیخونهی مهمونه فرش حرمت که زیر بارونه قالیچهی حضرت سلیمونه ما خونهزاد عاشق، با تو آسمونو داشتیم ما خونهزاد نوکر، قبلا این نشونو داشتیم ***** پر در میارم پیش تو از شادی اون حاجتی که نگفتمم دادی کاش یکی بیاد این شب میلادی ما رو برسونه صحن آزادی ابر و باد و ماه و خورشید چارتا خادم قدیمی من فقیر اِبنِ فقیرم تو کریم اِبنِ کریمی من ندارم یه لحظه طاقت فراقتو تو قیامت بگیرم از کجا سراغتو کاش بهشتم یه جا باشه مثه رواق تو **** تو دستای تو هرچی که میخوامه عطر حرمت درمون دردامه درهاتو کسی نبوسه ناکامه حوض صحنت اقیانوس آرامه یَدِ بیضاییِ موساست دستی که روی ضریحه نفس نقارهخونت برا ما دَمِ مسیحه تا سلام میدم انگاری که رو به روتمو داری میبینی دست خالی قنوتمه تویی تنها کسی که میشنوه سکوتمو **** ای که مرکز حلقهی عُشاقی ما فانی جلوهی هُوَ الباقی این چیست بهجز قصهی مشتاقی که این همه مست دور یک ساقی پیش گنبد تو خورشید یه چراغ بیفروغه غیر تو کدوم سلطان دورش اینقدر شلوغه اگه سلطان تویی ملازم سپاهتم من همونم که آفریدهی نگاهتم اون سه جایی که گفته بودی چشم به راهتم