درد دل بی‌درمونه

درد دل بی‌درمونه

[ حاج محمود کریمی ]
درد دل بی‌درمونه
دنیا مثل زندونه
خونه شد ویرونه، ای آه
سیل اشک و بارونه

جون می‌کنم با هر نفس
زهرا به فریادم برس

دنیا ندیده از علی درمونده‌تر
مهمونی از داغ غمت ناخونده‌تر

چهره‌ی کتک‌خورده
گلدون ترک‌خورده
جون به لب‌هام آورده
ای فلک، مدارا کن
با منه جوون‌مرده

قلبم برا صبرت، شکست
بغض‌ام سر قبرت، شکست 

یارم جلو چشم خودم، چشماشو بست
آره هنوز زندم ولی پشتم شکست

زنده موندن دشواره
حال و روز من زاره 
رفتی و هنوزم، آه
ردّ خون رو دیواره

با دیدنت بین کفن
این حیدره خیبرشکن
دستاش می‌‌لرزه مثل بید
می‌گیره تابوت دست من

اون روسری نیمه‌سوز توو مشتمه
گوشواره‌ی خونیت هنوز توو مشتمه

نظرات