شروع شد قصه مستی و دل دادگی

شروع شد قصه مستی و دل دادگی

[ حاج محمدرضا طاهری ]
شروع شد قصه ی مستی و دلدادگی 
شروع شد قصه ی مردی و آزادگی

ماه، ماه خون، ماه اشک، ماه عشق
راه، راه دین، راه اهل، راه عشق

نه آغازه نه پایانه محرم کل تاریخه 
محرم امتداد ماجرای ضربه ی میخه 

هرچه شد بین در و دیوار شد
ریشه سر نیزه ها مسمار شد 

دعای مادرش پشت سر گریه کُناست
نوای خواهرش شعله ی بزم عزاست 

از هر طرف می‌رسه این سلام 
آه کربلا کربلا کربلا

چه عشقی و چه شوری ارمنی هم جزو احبابه 
محرم می‌شه فهمید کل خلقت مال اربابه 

عالمان را دل ربایی می‌کند 
این حسین است و خدایی می‌کند

میون روضه ها باز دلم آوارَشه 
دلیل حزن ما پیرهن صد پارشه 

وای روضه ی غربت تشنه ها 
وای از غم حنجر و دشنه ها 

به سر می‌کوبم از درد اسیری رفتن زینب 
به سینه می‌زنم با یاد نعل تازه ی مرکب 

نیزه داران بر تن او تاختند 
پای تا سر غرق خونش ساختند

عالمان را دل ربایی می‌کند 
این حسین است و خدایی می‌کند

نظرات