ای که با دست ورم‌کرده‌ی خود پای منی

ای که با دست ورم‌کرده‌ی خود پای منی

[ امیر کرمانشاهی ]
ای که با دست ورم‌کرده‌ی خود پای منی
با نفس‌های کمت نیز مسیحای منی

ماه، ماه است عزیزم، چه گرفته چه هلال
رُو بگیری ز علی باز تو زهرای منی

ماندنت درد من و رفتن تو زجر من است
غم امروز منی، حسرت فردای منی

رُو به قبله نشو ای قبله‌ی دنیای علی
یار بی صحبت من! همدم شب‌های منی

نظرات