خواب و خیال شده کربلا انگار محال شده کربلا فکر نمیکنی بسِ دوریمون خب دو سه سال شده کربلا حق نمیدی بهم اگه کلافه هستم برای من سخته بگی اضافه هستم اینجوری پیش بره میدونم که میمیرم یه کاری کن برام یکم آروم بگیرم یه گوشه کنار به ما جا بده مارم دم ایوونت راه بده یه نجف امشب به ما بده بعدشام یه کربلا بده تنگه دلم برای انگور ضریحت چیکار کنم انقدر ازم دور ضریحت والا که از دوری دلم میپوسه مولا کرببلا، دست تو را میبوسه مولا «علی جانم، علی جانم، علی جانم»
من که امسال از قافله ی اربعین جا مونده ام ولی هنوز هم می تونی مارو به طلبی آقا