باز نم بارون

باز نم بارون

[ حسین ستوده ]
(باز نمِ بارونو، منه مجنونو
می‌بینم بازم یه خیابونو) ۲

حس قشنگیه، وقتی دَمِ غروب
دارن اذون می‌گن، می‌رسی کربلا

انگاری یه صدا، می‌گه وضو بگیر
وقت نماز شده، سمت حرم بیا

حس قشنگیه، بارونیه هوا
توی حرم مثله، چشمای زائرا

(تاج حرم، دلم افتاده تو امواج حرم) ۲
واسه‌‌ی منی که، معراجِ حرم
اسممو بذار، محتاج حرم

صل اللهُ علی الْباکینَ عَلی الْحسین...

(نفس زدن‌هامو، ببین اشکامو
تو دلم دارم، عشق آقامو) ۲

چشمای تر بده، رزق سفر بده
قلبمو پَر بده، حالا که اومدم

حال بُکاء بده، عشق و صفا بده
کرب و بلا بده، حتی اگه بَدم

آبروداری کن، برام یه کاری کن
اشکامو جاری کن، تا به تو رو زدم

جان منی خوب می‌دونی 
دین و ایمان منی
تو مقدسی و قرآن منی
نوکرت هستم و سلطان منی

آخر می‌رم یه روز واسه‌ی
زندگی کربلا...
چقدر سخته وابستگی کربلا
غم عزت بندگی، کربلا

(کجا رو داره گدا آخه بین این حرم) ۲
بگم واست از کجا همش خیره این

حسین ای جانم...

نظرات

ماشاللهههههههه

علیرضا شکوهی پورعلیرضا شکوهی پور

دمت گرم فیض بردیم