ای دوست نشانِ بینشان باران است آرامش جان، جانِ جهان باران است در عرش ملائکه مراسم دارند ختم صلوات آسمان باران است در بین زمین و آسمان همهمه است هنگامهی پرشورترین زمزمه است از عرش شنیدم که به دریا میگفت: باران تسبیح حضرت فاطمه است * * * * من کیام؟ جانِ جهان ممدوحهی جانآفرینم مادر توحید و بانوی سماوات و زمینم شمع جمع پنجتن همسنگر حبلُ المتینم وجه ربُّ العالمین، جان ولایت رُکن دینم کوثر و تطهیر و قدر و هلأَتی و یا و سینم من کیام؟ زهرای اطهر دُخت خَتمُ المرسلینم کشتی توحید را سکّان منم، لنگر منم من خواجهی لولاک را دختر منم، مادر منم من چهارده معصوم را گردون منم، محور منم من مؤمنون منم، قدر منم، طاها منم، کوثر منم من گوهر عینُ الحیاتم، اَختر حقُّ المبینم من کیام؟ زهرای اطهر دُخت خَتمُ المرسلینم نخل سرسبزِ ولایت اعتدال از من گرفته صبر و ایثار و فداکاری کمال از من گرفته مریمِ عذرا بدان پاکی مدال از من گرفته خانهی شیر خدا مجد و جلال از من گرفته خشت خشت آن شده محو دعای دلنشنیم من کیام؟ زهرای اطهر دُخت خَتمُ المرسلینم دست خالق آفرینش را ز نورم آفریده مصطفی بوی بهشت از سینهی پاکم شنیده مرتضی روی خدا را در رُخَم پیوسته دیده آفتاب از خاک پای فضّهام گل بوسه چیده آسمان یازده خورشید بیمثل و قرینم من کیام؟ زهرای اطهر دُخت خَتمُ المرسلینم من کیام؟ اُمُّ الولاء، اُمُّ النبی، اُمُّ الکتابم من کیام؟ صومم، صلاتم، عصمتم، نورم، حجابم من کیام؟ بیت امیرالمومنین را آفتابم اوّلین شخصیّت عالم کند مادر خطابم برترین مولای عالم خوانده یار و همنشینم من کیام؟ زهرای اطهر دُخت خَتمُ المرسلینم مادری دارم که ذات حق فرستاده سلامش شوهری دارم که پیغمبر بُوَد محو مقامش دختری دارم که نور وحی خیزد از کلامش فضّهای دارم که دارد مامِ ایثار احترامش شیعهای دارم که خود یارش به روز واپسینم من کیام؟ زهرای اطهر دُخت خَتمُ المرسلینم دامنی دارم که ثارالله را میپروراند مُصحفی دارم که مانند کتابُ الله مانَد حجرهای دارم که حتّی کعبه آن را کعبه خوانَد منطقی دارم که فریاد علی را میرسانَد این من و این مسجد و این خطبههای آتشینم من کیام؟ زهرای اطهر دُخت خَتمُ المرسلینم هر دو بخشیدیم با اخلاص و با پاکیِ دل من گلوبند و علی انگشتر خود را به سائل * * * * بابا رو دست من ردّ طنابه هزار رحمت به خرابه داغ من از بزم شرابه