مرد غریب کوچهها منم
1386
4
- ذاکر: حاج مهدی سلحشور
- سبک: شعر روضه
- موضوع: امیرالمؤمنین (ع)
- مناسبت: هیئت هفتگی
- سال: 1403
مرد غریب کوچهها منم
داره میلرزه روز و شب تنم
از حرم آتیش تو شب عذاب
میسوزم اما دم نمیزنم
مادرم ازم خواسته چیزی نگم از کوچه ۲
اما دیگه تا زندهام رد نمیشم از کوچه
نگفتم به بابا اما
میگم به شیعهی زهرا
مادر افتاد
من افتادم
با سر افتاد
من افتادم
مثل روزی که
پشت در با در افتاد
وای مادر(۳)
تو داری میریُ حالم بده
من یه خسته ماتم زده
داری چشاتو میبندی روی من
شبای بودنت سَر امده
توی کوچهی باریک، راهمونو سد کردن
عدهای نمک نشناس، خیلی به ما بد کردند
نگفتم به بابا اما
میگم به شیعهی زهرا
غصههامون چقدر دشوار
روضه اینکه نشد تکرار
چشم من وا شد و دیدم
خون نشسته روی دیوار
داره میلرزه روز و شب تنم
از حرم آتیش تو شب عذاب
میسوزم اما دم نمیزنم
مادرم ازم خواسته چیزی نگم از کوچه ۲
اما دیگه تا زندهام رد نمیشم از کوچه
نگفتم به بابا اما
میگم به شیعهی زهرا
مادر افتاد
من افتادم
با سر افتاد
من افتادم
مثل روزی که
پشت در با در افتاد
وای مادر(۳)
تو داری میریُ حالم بده
من یه خسته ماتم زده
داری چشاتو میبندی روی من
شبای بودنت سَر امده
توی کوچهی باریک، راهمونو سد کردن
عدهای نمک نشناس، خیلی به ما بد کردند
نگفتم به بابا اما
میگم به شیعهی زهرا
غصههامون چقدر دشوار
روضه اینکه نشد تکرار
چشم من وا شد و دیدم
خون نشسته روی دیوار
نظرات
نظری وجود ندارد !