از قتلگه زینب صدا میزد؛ حسین نالهها میزد؛ حسین زینب صدا میزد؛ حسین نگرونم به جون خودت قسم چه کنم خیلی برات دلواپسم وقتی گفتی کربلا، دلم گرفت جوری که بالا نمیاد نفسم گله از این دل عاشق نکنم میشنوی صدامو هقهق میکنم یه چیزی بگو دلم آروم بشه یه چیزی بگو دارم دق میکنم نمیدونم چه خاکی به سر کنم خیمههامونو باید علم کنم باید از جلوی پای بچههات دونهدونه سنگ و تیغو جمع کنم قول بده مراقب خودت باشی زبونم لال اگه افتادی، پاشی بلایی سرت بیاد من چه کنم جز تو هیشکیو ندارم داداشی قول بده به سمت درگیری نری طرف مسیر هیچ تیری نری دم گوش ذوالجناح اینو میگم قول بده سمت سرازیری نری آروم آروم توی ازدحام بزن اگه افتادی زمین صدام بزن حرمله به جای سینهی حسین تیراتو به سمت بچههام بزن