
(به کویت یا حسین زیارت میکنم صدف از چشم خود نثارت میکنم) ۲ پریشان خاطر و دل پر شراره (رسیده کربلا زینب دوباره) ۲ (حسین جانم، حسین) **** منم آواره بین کوفه شدم بیچاره بین کوفه لبم شد پاره بین کوفه واویلا، واویلا کشیده کارم بر سرِ دار خدافظ ای شاه بی یار قرار ما در بین بازار (حسین جان، حسین جان) ۲ (سردارم ولی خسته و بی کَس و بی یارم ز روی تو آقا خجالت دارم کجایی نگارم) ۲ (میا به کوفه شد ذکر آخرم) ۲ به راه زینب افتاده این سرم مرا دعا کن ای حاجی حرم (یابن زهرا کوفه میا حسین) ببین خون ریزد از لبانم نشان نیزه بر دهانم خودم را هر سو میکشانم (حسین جان، حسین جان) ۲ ببین آشفته گیسوانم دهد با پا دشمن تکانم نمانده سالم استخوانم واویلا میان مسیر و گذر افتادم به زیر لگدهایشان جان دادم برس تو به دادم سرم به روی دروازه نازنین کشیده چشمم شد روی این زمین تو بر قناره از پا تنم ببین (یابن زهرا کوفه میا حسین) رسد روزی که قحط آب است پریشان گیسوی رباب است علی اصغر در پیچ و تاب است حسین جان، حسین جان رُخت از خون لب خضاب است دل زینب در اضطراب است سرت بین بزم شراب است واویلا، لبت را به بازی بگیرد دشمن به غارت رود این پیراهن شبیه تن من بریزد اینجا گیسوی تو بهم به زیر نیزه پهلوی تو بهم شده گسسته ابروی تو