
(روضهخون بخون بخون از حال و روز کارِوون بخون از اشک چشم آسمون وای، وای، وای)۲ روضهخون بخون بخون که اینجا میده بوی خون بخون که زینب میشه نیمهجون وای، وای، وای (بخون دل از غم اسیره که زینب داره میمیره میگه میترسم که این خاک حسینو از من بگیره)۲ از اینجا از بیکسی فردا از گرگای این صحرا اعوذ بالله از اینجا از تن روی خاکا که میسوزه از گرما اعوذ بالله روضهخون بخون دعا کن واسه طفل بیزبون رو لبهاش جای شیر نشینه خون وای، وای، وای روضهخون بخون دعا کن که برگرده ساریون آخه کرده انگشترو نشون وای، وای، وای (دعا کن خواهر نبینه رو حنجر خنجر نبینه)۲ سر سقا از رو نیزه سر بیمعجر نبینه از اینجا از گریههای بابا به جسم ارباً اربا اعوذ بالله از اینجا تا کوفه و آزارش از شام و از بازارش اعوذ بالله