رأفت در آستان تو تفسیر میشود دل با خیال حُسن تو، تسخیر میشود صدها هزار نامهی آلوده از گناه با یک نگاه لطف تو تطهیر میشود پیش از اجل به خانهی چشمم قدم گذار تعجیل کن، فدات شَوَم، دیر میشود حتیّ سکوت، در حرم تو عبادت است اینجا نفس به یاد تو تکبیر میشود اینجا کبوتر دل اگر آید از بهشت اطراف گندم تو، زمینگیر میشود دیوانه میشود دل عاقل در این حرم دیوانهای که عاشق زنجیر میشود صیّاد را به نیم نگه صید میکنی آهو به یک ضمانت تو، شیر میشود از آب هم مذایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا زان تشنگان هنوز به ایوب میرسد فریاد العطش، ز بیابان کربلا