مجلس آراسته بود و همه بودند همه

مجلس آراسته بود و همه بودند همه

[ امیر کرمانشاهی ]
مجلس آراسته بود و همه بودند همه
همه نامحرم و بی‌قید، همه بیگانه

طوری آمد صدا کرد شکوه زینب
زینب آمد به سوی بزم ولی مردانه

دور ناموس خدا جمله زنان حلقه زدند
حال زینب شده شمع و دگران پروانه

چه جلالی چه وقاریست به زینب دادند
خواهر شاه نشسته چقَدَر شاهانه

نیستم دختر زهرا اگر ای کاخ‌نشین 
با غرورم نکنم کاخ تو را ویرانه

گر دهان نجِست را به بدی باز کنی 
می‌زنم بر دهنت ای پسر مرجانه

هیچ زمان فکر نمی‌کردم من
بگذارند کنار سرِ تو پیمانه

باید الان روی دامن زینب باشی
چند روزیست که موی تو نخورده شانه

لااقل یک نفر از این در و همسایه نگفت
زینب ای بانوی تفسیر بفرما خانه

نظرات