(عمو حسین ای جان من) من آمدم کاری کنم، باید وفاداری کنم (عمو حسین ای جان من) ای یادگار مجتبی ، پروردهی خون خدا عبدالله کربوبلا ،عبدالله کربوبلا منظومهی عشق و وفا، ای نوجوان خیمهها عبدالله کربوبلا ،عبدالله کربوبلا ای سایهات روی سرم رفتی تو آخر از برم منم شبیه اصغرت باید بمیرم در برت (عمو حسین ای جان من) ****** سر مینهد تمام فلک زیر پای او دل میبرد ز اهل حرم جلوههای او عبدالله است و ایل و تباری کریم داشت با این حساب عالم و آدم گدای او انگار قاب کوچکی از عکس مجتبی هر لحظه میتپد دل زینب برای او او حس نمیکند که یتیم است و خون جگر تا با حسین میگذرد لحظههای او بالاتر از تمامی افلاک مینشست وقتی که بود شانهی عباس جای او نیمش حسن و نیم دیگرش حسین بوی مدینه میرسد از کربلای او مثل رقیه روح و روان حسین بوَد او همچو عمه دل نگران حسین بود ***** بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنهی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا