عمو حسین ای جان من

عمو حسین ای جان من

[ حمیدرضا احمدی ]
عمو حسین ای جان من(3)
من آمدم کاری کنم، باید وفاداری کنم
عمو حسین ای جان من(3)
ای یادگار مجتبی ، پرورده خون خدا
عبدالله کرببلا ،عبدالله کرببلا

منظومه عشق و وفا،ای نوجوان خیمه‌ها
عبدالله کرب‌وبلا ،عبدالله کرببلا
ای سایه‌ات روی سرم رفتی تو آخر از برم
منم شبیه اصغرت باید بمیرم در برت
عمو حسین ای جان من

سر می‌نهد تمام فلک زیر پای او
دل می‌برد ز اهل حرم جلوه‌های او
عبدالله است و ایل وتباری کریم داشت
با این حساب عالم و آدم گدای او

انگار قاب کوچکی از عکس مجتبی
هر لحظه می‌تپد دل زینب برای او
اون حس نمی‌کند که یتیم است و خون جگر
تا با حسین می‌گذرد لحظه‌های او

بالاتر از تمامی افلاک می‌نشست
وقتی که بود شانه عباس جای او
نیمش حسن و نیم دیگرش حسین
بوی مدینه می‌رسد از کربلای او

مثل رقیه روح و روان حسین بود
او همچو عمه دل نگران حسین بود

بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

نظرات