عمو حسین ای جان من

عمو حسین ای جان من

[ حمیدرضا احمدی ]
(عمو حسین ای جان من)

من آمدم کاری کنم، باید وفاداری کنم
(عمو حسین ای جان من)
ای یادگار مجتبی ، پرورده‌ی خون خدا
عبدالله کرب‌وبلا ،عبدالله کرب‌وبلا 

منظومه‌ی عشق و وفا، ای نوجوان خیمه‌ها
عبدالله کرب‌وبلا ،عبدالله کرب‌وبلا 
ای سایه‌ات روی سرم رفتی تو آخر از برم
منم شبیه اصغرت باید بمیرم در برت
(عمو حسین ای جان من)

******

سر می‌نهد تمام فلک زیر پای او
دل می‌برد ز اهل حرم جلوه‌های او
عبدالله است و ایل و تباری کریم داشت
با این حساب عالم و آدم گدای او

انگار قاب کوچکی از عکس مجتبی
هر لحظه می‌تپد دل زینب برای او
او حس نمی‌کند که یتیم است و خون جگر
تا با حسین می‌گذرد لحظه‌های او

بالاتر از تمامی افلاک می‌نشست
وقتی که بود شانه‌ی عباس جای او
نیمش حسن و نیم دیگرش حسین
بوی مدینه می‌رسد از کربلای او

مثل رقیه روح و روان حسین بوَد
او همچو عمه دل نگران حسین بود

*****

بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه‌ی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

نظرات